رضا خسروی
1
• اشغال کشورهای «مزاحم»، سرکوب خلقهای «یاغی» و قتل عام ملت های «خاطی» توسط شرکت سهامی ناتو را مورد تائید قرار داد.
• دست آموز شیراک، نوکر وارداتی بناپارتیسم – بعنوان پیشکار فعلی بنگاه «الیزه» ـ در گردهمائی اخیر سفیران فرانسه در سرزمین های دور و نزدیک، ایران و سوریه را نشانه گرفت.
• مردک ـ برای چندمین بار ـ ایران را تهدید به یک حمله نظامی کرد.
• احیای این گرایش بناپارتیستی، به دهه نود میلادی در قرن گذشته بازمی گردد
• ابتکار میتران بود، که در عمل رسوائی ببار آورد و مسکوت ماند.
• تا اینکه شیراک مقدمات امر را فرآهم کرد و سارکوزی مامور اجرای آن در اوضاع و احوال جاری شد.
• معذالک، جنگ طلبی این «مجنون» نشان می دهد که بناپارتیسم در تنگنا قرار گرفته، با نوعی بحران هویت روبرو ست.
• احتیاج به ماجراجوئی، جنگ و گشایش مبتنی بر زور بازار دارد.
• فراموش نکنیم دنیای آزاد» اصلا بسامان نیست.
• دموکراسی افلاطونی با انواع مشکلات لاینحل، اقتصادی، اجتماعی و غیره، یعنی با یک بحران ساختاری روبرو ست و بطور «مسالمت آمیز» نمی تواند خود را بازتولید کند.
2
• تعابیر ضد و نقیض «اهل فن» پیشکش هواداران!
• در مقابل، دلائل و شواهد زنده ای هست، مبنی براینکه آرایش نیروهای بین المللی درهم ریخته و هیچ تناسبی با وزن مخصوص اقتصادی کشورهای ریز و درشت سرمایه داری در اوضاع و احوال جاری ندارد
• این حاکی از آن است که هرم سرمایه، در قالب کنونی، تنزیلی و امپریالیستی، با خود در تناقضی آشکار قرار گرفته و بر خلاف ظاهر «استوار»، پا در هوا ست و بیش از پیش به سمت تباهی و سقوط گرایش دارد.
• بازآفرینی تسلط انحصاری میراث خواران استعمار کهن، آمریکا و اروپا بر تولید و بازرگانی جهان، بدلائلی کاملا قابل فهم ـ توسعه مناسبات سرمایه داری در یک سلسله از کشورها در خاور دور و نزدیک و میانه، در آمریکای لاتین و آفریقا + برآمد اقتصادی نسبتا نیرومند آسیا ـ بکلی مختل شده…
• این دلیل جنگ طلبی ناتوچی ها در مسیر تغییر خشونت بار آرایش نیروها در مقیاس بین المللی بسود سرمایه های خودی است.
3
• آن بدنبال لشگرکشی «سازمان ملل» به کشور عراق در سال ۱۹۹۱ میلادی رقم خورد و آغاز جهانسالاری، جهانسالاری صوری امپریالیسم آمریکا بود.
• طولی نکشید که این رویکرد ادعائی، تمرین نشده در دنیای واقعی… با طرح اشغالگرانه ای مبنی بر اشغال « خاورمیانه بزرگ» تکمیل شد، طرحی که هم اهمیت استراتژیک خاورمیانه و هم مسیر جغرافیائی تحقق جهانسالاری امپریالیسم آمریکا را نشان می داد و از کرانه های خلیج فارس تا بالکان و سواحل دریای مدیترانه در شمال آفریقا را در بر می گرفت.
• این هشداری بود برای رقیبان ریز و دشت، قدیمی و نوخاسته در اروپا و آسیا و آمریکای لاتین و آفریقا که همگی، مستقیم و غیر مستقیم، وابسته به نفت و گاز خاورمیانه، محتاج گذرگاه های بازرگانی در اقیانوس هند و دریای آدریاتیک و دریای مدیترانه بودند.
• پیداست که تحقق جهانسالاری امپریالیسم آمریکا، که تسلط قبلی بر خاورمیانه و کنترل انحصاری تنگه استراتژیک هرمز در خلیج فارس را ایجاب می کرد، هنوز هم از دستور کار خارج نشده است.
4
• ناگفته نماند که انرژی فسیلی، سوای مصرف سوختی مرسوم، بیش از ۳۰۰ هزار شاخه صنعتی در دنیای حاضر را در بر می گیرد.
• پس نفت و گاز ـ و از این منظر خاورمیانه که هم اکنون قریب ۸۵ درصد نفت و گاز جهان را تامین می کند ـ برای مدعی جهانسالاری، اهمیت حیاتی داشته و دارد.
نتایج غم انگیز
1
• حکم تروریستی جورج بوش پدر – موسوم به « نظم نوین جهانی»
2
• طرح اشغالگرانه جورج بوش صغیر – موسوم به «خاورمیانه بزرگ» که همه می شناسند.
3
• لشگرکشی های شرکت سهامی ناتو با فرماندهی امپریالیسم آمریکا در این دو دهه اخیر که همه می بینند.
4
• تهاجمات این سازمان تروریستی بدون مرز برای از میان بردن یک سلسله از کشورهای « مزاحم» که همه شاهد بوده و هستند.
5
• جنایات تهوع آور غرب «متمدن» در یوگسلاوی و عراق و افغانستان و سومالی و گینه و ساحل عاج و لیبی
6
• تحریکات دنباله دار امپریالیسم آمریکا و شرکاء در مناطق دور و نزدیک
7
• تخریب و ویرانی مناطق مسکونی خلق ها، نابودی وسائل کار و معیشت ملت ها، قتل و کشتار مردم در خواب و بیداری بسیاق دزدان و راهزنان زمینی و دریائی قرون منقضی وغیره که برکسی پوشیده نیست.
8
• سال ها ست که میراث خواران استعمار کهن، آمریکا و اروپا، مشغول نوعی دخالت «بشردوستانه» در امور داخلی دیگران اند.
9
• ناتوچی ها ـ از روی استیصال ـ با نقض آشکار موازین شناخته شده بین المللی، به نام «شورای امنیت» در لوای « اتحادیه بین المللی» کشور گشائی می کنند.
*****
5
• سارکوزی عقب مانده تر از آن است که مبتکر چیزی باشد.
• خیر، این نوکر وارداتی بناپارتیسم نمی تواند برخلاف نیاز فوری مالکان و اربابان و سرمایه داران خودی چیزی بگوید، چه در گفتار و چه در کردار، منافع استراتژیک بناپارتیسم فرتوت در اوضاع و احوال جاری جهان را نا دیده بگیرد.
• پس نشانه گیری ها، تهدیدهای جناب سارکوزی ـ بقول وزیر کشور کنونی فرنگستان «فرمانده جنگ صلیبی جاری در لیبی» ـ چندان بدون پشتوانه نیست.
• برآمد این «مجنون فرنگی» ـ درست مثل عروج آن «مجنون آلمانی» ـ در ارتباطی تنگاتنگ با بحران عمومی سرمایه داری، عدم تحرک اقتصادی، کاهش بازار فروش، تنزل نرخ سود وغیره، پسرفت محسوس بناپارتیسم فرتوت قرار داشت.
• از شما چه پنهان که من خود ناظر هوا کردن این بنجل وارداتی بودم.
6
• همدستی تمام عیار بناپارتیسم فرتوت با امپریالیسم آمریکا در چارچوب شرکت سهامی ناتو ـ به عنوان یک سازمان تروریستی بدون مرز ـ طرح جناب میتران از حزب سوسیال ـ (ایست) فرانسه، که در آستانه فروپاشی امپراتوری شوروی رقم خورد ـ در مسیر تعدیل «گلیسم» ـ می بایستی به تناسب نیاز فوری بناپارتیسم در شرایط جدید، طول و عرضی معلوم پیدا کند.
• چون با حذف محتمل امپراتوری شوروی، «گلیسم»، یعنی لاسیدن نوبتی با امپریالیسم آمریکا و امپراتوری شوروی جهت حفظ منافع استراتژیک بناپارتیسم، خاصه در قاره آفریقا، بکلی بی معنی می شد.
• بهر حال، در یک چنین شرایطی بود که «واقع بینی» میتران گل کرد
• داستان تقلبی «هفتاد سال کمونیسم در شوروی»، ایضا چگونگی فروپاشی این «کمونیسم گل و گشاد»، جلاد دیکتاتوری پرولتاریا … فعلا مورد بحث من نیست.
• ولی بعد از فروپاشی هردمبیل امپراتوری شوروی بود که نظم «دو قطبی» از کار افتاد.
• عمر رقابت اردوگاهی بسر آمد…
• راه برای جهانسالاری امپریالیسم آمریکا باز شد.
• طولی نکشید که کشمکشی آشکار برسر بلعیدن میراث امپراتوری شوروی درگرفت.
• نوبت به اشغالگری و جنگ، گشایش مبتنی بر زور بازار رسید.
• تا اینکه رژیم بعثی عراق، پس از یک ماجراجوئی نظامی هشت ساله در ایران و با تحریک « محرمانه» میراث خواران استعمار کهن، سوای ضایعات سنگین انسانی و اقتصادی و اجتماعی برای طرفین، با بیش از ۶۰ میلیارد دلار بدهی، از روی استیصال، باز «حماقت» کرد و کویت را به «غنیمت» گرفت.
• در جریان « آزاد سازی» پر خرج دولتشهر کویت توسط ناتوچی ها بود ـ هجومی با فرماندهی امپریالیسم آمریکا و بنام «سازمان ملل» ، که ظرفیت نظامی بناپارتیسم به زیر علامت سؤال رفت.
• منابع خبر فروشی «مستقل» گزارش دادند که ارتش استعماری فرانسه در این لشگرکشی آزمایشی شرکت سهامی ناتو، بدلیل عقب ماندگی تجهیزات نظامی، باندازه ارتش های رقیب، یعنی واحدهای آمریکائی و انگلیسی، در عملیات جنگی تحرک نداشت.
• یعنی، در وضعیتی نبود که بتواند از «عظمت» فرانسه در شرایط اضطراری دفاع کند.
• بناپارتیسم فرتوت، بعد از این رسوائی دچار «فترت» شد، ناچار به درون خزید و برای جبران مافات، بپای یک صرفه جوئی جهتدار در سطح ملی رفت:
1
• تقلیل یا تعطیل بسیاری از خدمات «غیر» لازم اجتماعی را در دستور کار گذاشت
2
• در عرصه بین المللی، نوعی سیاست «کجدار مریز» در پیش گرفت.
3
• تعدیل «گلیسم» مسکوت ماند و شانس شیراک ـ شهردار وقت پاریس، مربی و مرشد سارکوزی ـ بعنوان کارچاق کن نسبتا قدیمی بناپارتیسم فرتوت، با محبوبیتی محسوس در میان گروه های «خوشنام» ضد کمونیستهای کار کشته، شبه نازی های دهه شصت و هفتاد میلادی و غیره برخوردار شد.
4
• چندی بعد، به یاری گروه های ممتاز، طبقات طفیلی و انگل، بازی انتخابات را هم برد و الیزه را فتح کرد.
5
• بی خود نبود که شیراک ـ بعنوان رئیس جمهور دوران «فترت» ـ کارش را با انفجار شش بمب اتمی جدید، تغییر آرایش قدیمی ارتش، گماردن آدم کشان حرفه ای به جای سربازان داوطلب و غیره آغاز کرد.
6
• همزمان اصلاحات میتران و شرکاء را دنبال کرد و با شدتی هرچه بیشتر جلوی مخارج «زائد»، انواع خدمات «غیر» لازم اجتماعی ـ فرهنگی و بهداشتی و درمانی و امدادی وغیره را گرفت تا با جیب مردم، ظرفیت نظامی بناپارتیسم فرتوت را بالا ببرد..
7
• ولی هنوز این اصلاحات «واجب» تمام نشده بود که لشگرکشی امپریالیسم آمریکا و شرکاء برای اشغال کامل عراق شروع شد.
8
• شیراک، با اینکه همه امکانات داخلی و خارجی فرانسه را برای کشتار مردم عراق در اختیار رقیبان گذاشت، اما حاضر نشد که به پای یک رسوائی محتمل دیگر برود و با این آخرین برگ « گلیسم»، حضور مستقیم بناپارتیسم در اشغالگری هائی از این دست به بعد موکول شد.
*****
7
راز برآمد سارکوزی
راز برآمد سارکوزی
• در باره پیشینه این «مجنون»، یک خروار عکس و فیلم، کلی مجله و کتاب، سند و مدرک و شواهد زنده هست.
• در فرنگستان، همه می دانند که سارکوزی دست آموز شیراک بود.
• چماقدار کودنی که زیر سایه شیراک و شرکاء پر و بال گرفت.
• از مرشدان «خبره و خوشنام» آموخت و با جریان های راست افراطی، گروه های شبه فاشیستی محشور شد، سرپرست جوجه نازی های هم سن و سال خود گشت.
• بعنوان ماموری سربراه، کلی پاداش گرفت.
• پست و مقام بدست آورد:
• از شهرداری در یکی از شهرک های حومه پاریس گرفته تا پست وزارت.
• او در دو نوبت وزیر اقتصاد شد و هر بار، با اشاره شیراک تعدادی از صنایع ملی فرانسه را به حراج گذاشت.
• آخرین پست سارکوزی در دوران « فترت»، وزارت کشور بود و کار او اجرای سیاست امنیتی شیراک بود.
• راه می رفت و ماجرا درست می کرد.
• بدون «سوء نظر»، در محله های فقیر نشین بلوا به راه می انداخت.
• در میان مردم ستیز مذهبی برپا می کرد.
• با «حسن نیت»، امکانات وسیع دولتی را برای اشاعه نژاد پرستی در سراسر کشور بکار می گرفت.
• ناگفته نماند که عصیان فرانسوی های «غیر اصیل» در سال ۲۰۰۵ میلادی حاصل همین سیاست پلیسی شیراک – سارکوزی در دوران «فترت» بود.
• جناب سارکوزی ـ به عنوان نامزد بالائی ها ـ برای جانشینی شیراک، پشتش خیلی گرم بود.
• این جوجه نازی، دل شیر داشت و مغر خر!
• بی پروا حرف می زد و رفتار می کرد.
• به تناسب الزامات سرمایه خودی، دستاوردهای اجتماعی نسل ها را هدف می گرفت.
• با وقاحت، کارگران فرانسوی را «متقلب و کاهل» جلوه می داد و با این شگرد دیر آشنا، نیروی کار را مسئول رشد نازل اقتصادی قالب می کرد.
• با بی شرمی تمام، به شهروندان «غیر اصیل» ناسزا می گفت.
• به بهانه «مهاجران قاچاق»، کارگران «خارجی» را باعث «نا» امنی، بانی بحران اقتصادی و اجتماعی قالب می کرد.
• ریاکارانه به روحیه خارجی ستیزی در سطح ملی دامن می زد.
• علوم را به سخره می گرفت.
• عقل و شعور اجتماعی، حقوق فردی و جمعی را بع زیر علامت سئوال می برد
• زیست جمعی انسان ها، تاریخ و رویدادهای تاریخی را به لجن می کشید، تا بر خر مراد سوار شود.
• او گاهی مثل «پاپ اعظم» و زمانی هم مانند «علمای جامع الشرایط»، آسمان و ریسمان را بهم می بافت تا تمرکز عمودی ثروت و توسعه عرضی فقر در دوران معاصر را «طبیعی» جلوه دهد.
• تا مالکیت خصوصی و اصلا نظام فقر آفرین سرمایه داری را چیزی «لاهوتی» جابزند.
• سارکوزی مدعی بود که جرائم امری «غریزی» است.
• وانمود می کرد که شاهکلید همه مشکلات، رشد اقتصادی و… را در آستین دارد.
• تا اینکه محبوب از ما بهتران – گروه های ممتاز، بانکداران و بیمه چی ها، صاحبان صنایع خرد و کلان، سلاطین بورس و تسلیحات و مستغلات و غیره ـ شد.
زیدانچندی بعد پیشکار بنگاه الیزه شد و با خیال راحت همدستی تمام عیار بناپارتیسم با امپریالیسم آمریکا در چارچوب شرکت سهامی ناتو را در دستور کار گذاشت.
پایان